گاه نوشته های من

اردکانم مهد علمم جایگاه مردم نیک اخترم من.این وبلاگ حاوی مقالات و تحلیلها و دلنوشته های من می باشد.

گاه نوشته های من

اردکانم مهد علمم جایگاه مردم نیک اخترم من.این وبلاگ حاوی مقالات و تحلیلها و دلنوشته های من می باشد.

روز عرفه

بخشی از دعای عرفه با بیان زیبای دکتر شریعتی:

خدای من!

خواندمت پاسخم گفتی

از تو خواستم عطایم کردی

به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی

به تو تکیه کردم نجاتم دادی،

به تو پناه آوردم حمایتم کردی

خدایا!

از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان مکن

از آستان مهرت نومیدان مساز

آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان

از درگاه خویشت ما را مران

ای خدا مهربان!

بر من روزی حلالت را وسعت بخش

و جسم و دینم را سلامت بدار

و خوف و وحشتم را به آرامش و انست مبدل کن

و از آتش جهنم رهایم ساز.

خدای من!

تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله‌ای که من از تو گرفته‌ام.

تو این قدر دلسوز منی!

خدایا!

تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟

تو کی غایت بودی که حضورت نشانه بخواهد؟

تو کی پنهان بوده‌ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟

کور باد آن چشمی که تو را ناظر خویش نبیند

کور باد نگاهی که دیده‌بانی نگاه تو را درنیابد

بسته باد پنجره‌ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود

و زیان کار باد سودای بنده‌‌ای که عشق تو نصیب ندارد.

خدای من!

مرا از سیطره ذلت بار نفس نجات ده و پیش از آنکه

خاک گور بر اندام نشیند از شک و شرک رهایی‌ام بخش

خدای من! چگونه نومید باشم در حالی‌ که تو امید منی!

چگونه سستی بگیرم در حالی که تکیه‌گاه منی!

خدای من!

اگر آنچه از تو خواسته‌ام. عنایت فرمایی محرومیت از غیر از آن زیان ندارد

و اگر عطا نکنی و هر چه عطا جز آن منفعت ندارد

یارب! یارب!یارب

روز دانشجو مبارک

به بهانه نزدیک شدن 16 آذر روز دانشجو(سه قطره خون)

در تاریخ 24 آبان اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهورآمریکااز طرف آیزنهاور به ایران می‏آید. نیکسون به ایران می‏آمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است» (نقل از نطق آیزنهاور در کنگره آمریکا بعد از کودتای 28 مرداد) ببیند. دانشجویان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتندکه هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. وقوع تظاهرات هنگام ورود نیکسون حتمی می‏نمود. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدی تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنیس رایت»، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیایدتظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران، به عنوان اعتراض به ورود دنیس رایت، کاردارجدید سفارت انگلیس در ایران، از روز 14 آذر 1332، آ‎غاز گردید. رژیم شاه برای مسلط شدن بر اوضاع و حفظ سلامت سفرنیکسون نیروهای نظامی خود را در دانشگاه مستقر کرد؛ روز 15 آذر یکی از دربانان دانشگاه شنیده بود که تلفنی به یکی از افسران گارد دانشگاه دستور می‏رسد که بایددانشجویی را شقه کرد و جلوی در بزرگ دانشگاه آویخت که عبرت همه شود و هنگام ورودنیسکون صداها خفه گردد و جنبنده‏ای نجنبد... صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه،دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده،وقوع حادثه‏ای را پیش بینی می‏کردند دانشجویان حتی الامکان سعی می‏کردند که به هیچ وجه بهانه‏ای به دست بهانه جویان ندهند. از این رو دانشجویان با کمال خونسردی واحتیاط به کلاس ها رفتند و سربازان به راهنمایی عده‏ای کارآگاه به راه افتادند. ساعت اول بدون حادثه مهمی گذشت و چون بهانه‏ای به دست آنان نیامد به داخل دانشکده‏ها هجوم می‏آوردند؛ از پزشکی، داروسازی، حقوق و علوم سیاسی عده زیادی را دستگیرکردند. بین دستگیر شدگان، چند استاد نیز دیده می‏شد که به جای دانشجو مورد حمله قرار گرفته و پس از مضروب شدن به داخل کامیون کشیده شدند؛ چون احتمال وقوع حوادث وخیم‏تری می‏رفت، لذا برای حفظ جان دانشجویان، دانشکده را تعطیل کردند و به آنهادستور دادند به خانه‏های خود بروند و تا اطلاع ثانوی در خانه بمانند. دانشجویان نیز به پیروی از تصمیم اولیای دانشکده، محوطه دانشگاه را ترک می‏کردند ولی هنوز نیمی از دانشجویان در حال خروج بودند که ناگاه سربازان به دانشکده فنی حمله کردند. بهانه حمله آنان به دانشکده ظاهرا این بود که در این گیر و دار دو دانشجوی رشته ساختمان به حضور نظامیان دردانشگاه اعتراض می‏کنند. ارتشی‏ها برای دست‏گیری آنان وارد دانشکده فنی وارد کلاس درس مهندس شمس می‏شوند تا دانشجویان معترض را دست گیر کنند؛ وقتی مهندس شمس نسبت به حضور نظامیان در کلاس درس خود اعتراض می‏کند او را با مسلسل به جای خود می‏نشانند وحتی با شکنجه مستخدم دانشکده سعی می‏کنند که آن دو دانشجو را بیابند. رئیس وقت دانشگاه تهران برای اینکه جلوی ناآرامی‏ها را بگیرد، کل دانشگاه تهران را تعطیل کرد. حضور نظامیان در صحن دانشکده فنی باعث شد که بین نظامیان و دانشجویان، زد و خورد شود. عده‏ای از سربازان،دانشکده فنی را به حد کافی محاصره کرده بودند تا کسی از میدان نگریزد. آنگاه دسته‏ای از سربازان با سر نیزه از در بزرگ دانشکده وارد شدند. اکثر دانشجویان به ناچار پا به فرار گذاردند تااز درهای جنوبی و غربی دانشکده خارج شوند. در این میان بغض یکی از دانشجویان ترکیدو او که مرگ را به چشم می‏دید و خود را کشته می‏دانست دیگر نتوانست این همه فشاردرونی را تحمل کند و آتش از سینه پرسوز و گدازش به شکل شعاری کوتاه بیرون ریخت: «دست نظامیان از دانشگاه کوتاه» هنوز صدای او خاموش نشده بود که رگبار گلوله باریدن گرفت و چون دانشجویان فرصت فرار نداشتند به کلی غافل گیر شدند و در همان لحظه اول عده زیادی هدف گلوله قرار گرفتند. به خصوص که بین محوطه مرکزی دانشکده فنی و قسمت‏های جنوبی، سه پله وجود داشت و هنگام عقب نشینی عده زیادی از دانشجویان روی پله‏ها افتاده، نتوانستند خود را نجات دهند، مصطفی بزرگ نیا به ضرب سه گلوله از پادرآمد. مهندس مهدی شریعت رضوی که ابتدا هدف قرار گرفته به سختی مجروح شده بود بر زمین می‏خزید و ناله می‏کرد، و دوباره هدف گلوله قرار گرفت. احمد قندچی حتی یک قدم هم به عقب برنداشته و در جای اولیه خود ایستاده بود و از گلوله باران اول مصون مانده یکی از جانیان «دسته حاجیباز» با رگبار مسلسل سینه او را شکافت. بعد از پایان درگیری‏ها احمد هنوز زنده بود؛ اورا به یکی از بیمارستان‏های نظامی تهران منتقل کردند. در حالی که درحین درگیری‏ها لوله شوفاژ در مقابل احمد ترکیده بود و آب جوش تمام سر و صورت او را به شدت مجروح کرده بود با این حال مسئولان بیمارستان از مداوا و حتی تزریق خون به او ابا کردند و 24ساعت بعد او مظلومانه شهید شد درست روز بعد از واقعه 16 آذر، نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بی گناه رنگین بود دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. صبح ورود نیکسون یکی از روزنامه‏ها در سرمقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشاده‏ای به نیکسون نوشت. در این نامه سرگشاده ابتدا به سنت قدیم ما ایرانی‏ها اشاره شده بود که :«هرگاه دوستی از سفرمی‏آید یا کسی از زیارت بازمی گردد و یا شخصیتی بزرگ وارد می‏شود ما ایرانیان به فراخور حال در قدم او گاوی و گوسفندی قربانی می‏کنیم؛ آنگاه خطاب به نیکسون گفته شده بود که: «آقای نیکسون! وجود شما آن قدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند»
شهید چمران در رابطه با حادثه 16 آذر می گوید:
وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم می بینم. صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین می اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را می لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحین را در میان این سکوت دردناک می شنوم . دانشکده فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد به رأی العین می بینم... نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران می آمد تا نتیجه بیست و یک ملیون دلار خرج کودتا را ببیند.

من این روز را به تمامی دانشجویان علی الخصوص دانشجویان اردکانی تبریک می گویم وبرایشان ارزوی موفقیت در تحصیلات از خداوند منان خواستارم و امیدوارم روز به روز روح علم و تحقیق در دانشجویان ما رشد کند.

مجمع بزرگداشت سید روح الله خاتمی(ره)

مجمع بزرگداشت ایت الله سید روح الله خاتمی:


بدون تردید از هر فردی در مورد مفاخر کویر سوال شود اولین نامی که به ذهن او خطور میکند نام ایت الله سید روح الله خاتمی(ره) می باشد.این فقیه عالیقدر در مدت حیات پر بارش ،به ترویج اخلاق ،قسط و عدل پرداخت و شاگردان و مستمعان ایشان همه فضایل نیکوی انسان را نه تنها از زبان وی که در منش و رفتار آن بزرگوار درک کردند. مقام معظم رهبری در خاطرات خود از مرحوم ایت الله خاتمی می فرمایند: «واقعا من در عالم دوستی و ارتباطات با دوستان کمتر کسی را دیدم که به قدر ایشان از صفای نفس برخوردار باشد و عالم اخلاق بود عملا،یعنی ایشان گرچه بعد ها درسهایی هم داشتند در تلویزیون و تعلیم اخلاق می دادند اما بالاتر از این تعلیم اخلاق ،ایشان عملا یک معلم اخلاق بود.رفتارش ،سادگی،بی پیرایگیش،بی آلایشیش،صمیمیتش،محبتش،دلسوزیش فوق العاده بود که من واقعا کمتر کسی را میشناختم.» حضرت ایت الله خاتمی در اردکان در فضایی مملو از اختناق ضد دینی دولت رضا خان به فعالیتهای مذهبی و روشنگرانه پرداخت و در کنار آن هیچگاه از مبارزه با تحجر و مقدس مآبی غافل نشد. هنگامی که نخستین جرقه های انقلاب اسلامی با سخنان امام خمینی (ره) در سال 1341 شعله ور گردید به سرعت به ندای حضرت امام (ره) لبیک گفت و فعالیت سیاسی خود را شدت بخشید وهدایت مردم اردکان و یزد را برعهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب با حکم حضرت امام(ره) به عنوان امام جمعه اردکان منصوب و پس از شهادت سومین شهید محراب ایت الله صدوقی به سمت امام جمعه یزد و نماینده امام(ره) در استان یزد منصوب گردید. از مرحوم خاتمی دو اثر به نامهای «روزه راستین» و «آینه ی مکارم» به یادگار مانده است.
سخن در مورد مرحوم خاتمی(ره) را با ذکر خاطره ای از مقام معظم رهبری حضرت ایت الله خامنه ای و کلام گویا و بلند حضرت امام خمینی(ره) در رثای آن عزیز به پایان می بر
یم .رهبر معظم انقلاب می فرمایند:« بار اولی که من رفتم اردکان زمستان سال 42 حدود بهمن بود که عازم زاهدان بودم برای منبر ماه رمضان، در مسیر از یزد و اردکان و کرمان و... عبور میکردیم با اتوبوس بودیم. اردکان که رسیدیم اتوبوس مدت کوتاهی آنجا توقف کرد دوساعتی به نظرم برای نماز و اینها ،من فورا گشتم آقای خاتمی را پیدا کردم وخودم را رساندم به ایشان ویک انسی کردیم ودیداری کردیم با ایشان. بعد از آن هم بارها هم تنها و هم با خانواده مکرر میرفتم اردکان ،گاهی من اصلا میرفتم یزد به خاطر اردکان .یعنی از مشهد مثلا یا از قم حرکت میکردم و این را طی میکردم برای اردکان که ضمنا یزد و اصفهان و اینها هم میرفتم . انس ما با ایشات خیلی زیاد بود ،خصوصیات ایشان یک خصوصیات کم نظیری بود .بینش ایشان وفکر ایشان در آن سالها مثل یک روحانی جوان بود ... این یک نقطه امتیازی بود که من حقیقتا هیچکس را در این سطوح از علما ودر این سطح علمی و سنی مثل مرحوم ایت الله خاتمی ندیدم»(برگرفته از وبلاگ نگین کویر ما)
قسمتی از پیام امام خمینی (ره) به مناسبت ارتحال ایت الله خاتمی:
«اسلام و ایران یکی از پرفروغ ترین چهره های تقوا، خلوص و ایمان خود را از دست داد. برادر عزیزم خاتمی زنده دل، چهره تابناک مبارزات خستگی ناپذیر روحانیت روشن ضمیر در دهه های اخیر این مرز و بوم بود. او روشنفکری متدین و مجتهدی بزرگوار و از خوبان امینی بود که اگر نتوان گفت بی نظیر، مسلماً کم نظیر بود. او باگوشت و پوست خود مبارزه را می فهمید و سختیهای آن را چون شربتی گوارا می نوشید. او یار و پناه محرومان بود. او یک عمر با تحجر و واپسگرایی جنگید و یکی از طرفداران بی بدیل اسلام ناب محمدی در عصر فریب و خودپرستی بود. او پاک زیست و پاک مرد و پاک در جوار رحمت ربش آرمید…».

به مناسبت بیستمین سالگرد رحلت این معلم اخلاق مراسم بزرگداشت حضرت ایت الله خاتمی (ره) با حضور شخصیتهای برجسته کشوری از جمله رییس جمهور سابق کشورمان حجه الاسلام سید محمد خاتمی فرزند ایشان، سید حسن خمینی فرزند یادگار امام، دکتر رضا داوری اردکانی، دکتر سید مصطفی محقق داماد، محمد علی صدوقی امام جمعه یزد و... در محل خانه فرهنگ خاتمی در اردکان برگزار میشود. همچنین مراسم عمومی بزرگداشت ایت الله خاتمی(ره) پنج شنبه 30/8/87بعد از نماز مغرب و عشاء در مصلی بزرگ امام خمینی (ره) شهرستان اردکان برگزار می گردد. همچنین نمایشگاه عکس و سند با عنوان "خورشید کویر" یادمان بیستمین سالگرد رحلت آیت الله حاج سید روح الله خاتمی – معلم اخلاق دیارمان - در خانه فرهنگ خاتمی برگزار میشود. این نمایشگاه شامل عکسها و اسناد مرحوم آیت الله خاتمی در دوره های مختلف زندگی پربار این گرانقدر است و از تاریخ 30 آبانماه لغایت 5 آذرماه 1387 در خانه فرهنگ خاتمی اردکان واقع در انتهای خیابان صدرآباد برپا میشود. علاقه مندان میتوانند در تاریخهای ذکر شده در ساعات 9 الی 12 و 15 الی 17 از این نمایشگاه بازدید نمایند.


بدرود ماه خوبیها

باز هم رمضانی دیگر از عمرمان گذشت. امید آن دارم که کمال بهره را از این ماه سبز نیایش و ماه ضیافت دلها برده باشیم. با آرزوی قبولی طاعات و عبادات، عید سعید فطر را به جمع وبلاگ نویسان و تمامی مسلمانان جهان تبریک عرض می کنم.

لحظات وداع با رمضان را با تعابیر زیبا و عمیق حضرت امام زین العابدین علیه السلام سپری می‌سازیم و از درگاه حضرت پروردگار توفیق درک رمضان‌های دیگر را آرزو می‌نمائیم.

ای خداوند،اینک با او وداع مى‏کنیم،همانند وداع با عزیزى که‏فراقش بر ما گران است و رفتنش ما را غمگین و گرفتار وحشت تنهایى‏کند،عزیزى که او را بر ما پیمانى است که باید نگه‏داریم و حرمتى که‏باید رعایت کنیم و حقى که باید ادا نماییم.پس،اکنون مى‏گوییم:
بدرود ای بزرگترین ماه خداوند، ای عید اولیای خدا!

بدرود ای گرامی‌ترین اوقاتی که ما را مصاحب و یار بودی، ای بهترین ماه در همه روزها و ساعت‌ها.

بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها، ای ماه سرشار از اعمال شایسته بندگان خداوند.

بدرود ای همدم ما که چون بیایی، شادمانی و آرامش بر دل ما آری و چون بروی، رفتنت وحشت خیز است و تالم افزای.

بدرود که چه بسا گناهان که از نامه عمل ما زدودی و چه بسا عیب‌ها که پوشیده داشتی.

بدرود که درنگ تو برای گنهکاران چه به درازا کشید و هیبت تو در دل مومنان چه بسیار بود.

بدرود ای ماهی که هیچ ماه دیگر را توان همسری با تو نیست.

بدرود ای گرامی‌ترین اوقاتی که ما را مصاحب و یار بودی، ای بهترین ماه در همه روزها و ساعت‌ها.

بدرود ای همسایه‌ای که تا با ما بودی، دل‌های ما را رقت بود و گناهان ما را نقصان .

بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی و ای مصاحبی که راه‌های نیکی و فضیلت را پیش پای ما هموار ساختی .

بدرود که چه بسا گناهان که از نامه عمل ما زدودی و چه بسا عیب‌ها که پوشیده داشتی .

بدرود که درنگ تو برای گنهکاران چه به درازا کشید و هیبت تو در دل مومنان چه بسیار بود.

شب قدر شب مقدرات


شب قدر، شبی است که در تمام سال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن بهتراز عمل در هزار ماه است. دراین شب برنامه های یک سال هر کس مقدر می گردد . درشب قدر ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار، خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شوند و مقدرات هر کس را به امام عرضه می دارند.

همچنین ایام شهادت شیر بیشه شجاعت  و مظهر عدالت حضرت امیر المومنین علی علیه السلام را به تمام دوستداران و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می نمایم.

التماس دعا

ماه مبارک رمضان مبارک باد




فرازی از خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله در استقبال از ماه مبارک رمضان

- ای مردم ! ماه خدا با برکت آمرزش و رحمت به سوی شما رو می آورد.

- این ماه برترین ماهها است .
- روزهای آن برتر از روزهای دیگر و شبهای آن بهترین شبها است ، لحظات و
ساعات این ماه بهترین ساعات است.

- ماهی است که به میهمانی خدا دعوت شده اید و از کسانیکه مورد اکرام خدا
هستند می باشید.

- نَفَسهای شما همچون تسبیح ، خوابتان چون عبادت ، اعمالتان مقبول و دعایتان
مستجاب است ، پس با نیتهای خالص و دلهای پاک از خداوند بخواهید تا شما
را در روزه داشتن و تلاوت قرآن در این ماه توفیق دهد چرا که بدبخت کسی
است که از آمرزش الهی در این ماه بزرگ محروم گردد.

- با گرسنگی و تشنگی خویش در این ماه به یاد گرسنگی و تشنگی رستاخیز
باشید، بر فقرا و بینوایان بخشش کنید.

- پیران خویش را گرامی دارید ، به خردسالان رحمت آوریدپیوند خویشاوندی
را محکم سازید.

- زبانهایتان را از گناه بازدارید ، چشمان خویش را از آنچه نگاه کردنش حلال
نیست بپوشانید ، گوشهای خویش را از آنچه شنیدنش حرام است فرا گیرید و بر
یتیمان مردم شفقت و محبت کنید تا با یتیمان شما چنین کنند.

- از گناهان خود توبه کنید ؛ در اوقات نماز دستان خویش را به دعا بلند کنید که
بهترین اوقاتی که خدا نظر می کند و دعاها مستجاب می شود ، وقت نماز است .

- هر کس در این ماه یتیمی را گرامی دارد خداوند او را در قیامت گرامی می
دارد.
- هر کس در این ماه صله رحم و احسان داشته باشد، خدا او را در قیامت به
رحمت خویش وصل می کند. ...



التماس دعا

اولین سالگرد ارتحال اولین شاعر انقلاب و امام جمعه فقید اردکان



آیت‌الله حاج شیخ محمد حسین بهجتی اردکانی(شفق) در سال 1314 به دنیا آمد.وی از 7 سالگی فراگیری علم و دانش را در مکتب‌های آن زمان شروع کرد و در سال 1331 هجری شمسی به تشویق ملامحمد حائری به قم رفت و در مدرسه خان (آیت الله بروجردی) و فیضیه و حجتیه سکنی گزید.آیت الله بهجتی همزمان با این دروس تاریخ وحدیث وز بان انگلیسی را تا حدودی آموخت.این عالم گرانقدر یزدی با بزرگانی چون آیت الله‌هاشمی رفسنجانی، مسعودی خمینی، و مقام معظم رهبری همدرس و هم مباحثه بود.وی همچنین از شاگردان مرحوم امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله سید روح الله خاتمی و اولین شاعر شعر انقلاب اسلامی (متخلص به شفق) بود . وی را شاعر انقلاب نیز نامیده اند که پس از سال‌ها تلاش علمی در حوزه علمیه قم و امامت جماعت مسجد الرسول (مسجد اردکانیها) در تهران، پس از تصدی مسئولیت نمایندگی امام و امامت جمعه یزد توسط مرحوم آیت الله خاتمی به امامت جمعه اردکان منصوب شد.شفق، سراینده شعر معروفی که همه بچه‌ها از دبستان آن را به یاد دارند، با مطلع هر چه که بیند دیده، خدایش آفریده ...است.

ایشان در شامگاه دوشنبه 29 مرداد سال 86 در سن 73 سالگی پس از سال‌ها بیماری مزمن قلبی دار فانی را وداع گفت.

از این جهت حضرت آیت الله بهجتی را نخستین شاعر انقلاب نامیده اند که:  پس از سخنرانی امام خمینی (ره) علیه طرح انجمن های ایالتی و ولایتی و اعلان آن در صفحات اول روزنامه ها  استاد بهجتی(شفق) قصیده ای  با مطلع : درود باد بر این انقلاب پاک ،درود/ که زیر سایه آن جان ملتی آسود. که می توان آن را نخستین شعر انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) دانست. این شعر شب سخنرانی حضرت امام در منزل امام  و در حضور جمعیت حاضر توسط خود ایشان قرائت شد و تحسین امام و علمای حوزه را بر انگیخت  و شوری دیگر در مردم پدید آورد. فردای آن روز آقای هاشمی رفسنجانی و طلاب دیگری از شاگردان امام این شعر را با اسم و رسم واقعی استاد تکثیر و در میان مردم توزیع کردند. شهربانی و ساواک قم به سرعت واکنش نشان دادند و استاد بهجتی را دستگیر و مورد اذیت و آزار و باز جویی قرار دادند. از آن پس هرگاه شعری در حمایت از امام و انقلاب سروده میشد  استاد بهجتی جزو متهمان ردیف اول بود.

یاد و خاطره اولین شاعر انقلاب اسلامی
 و امام جمعه فقید شهرستان اردکان حضرت آیت الله محمد حسین بهجتی(شفق) را در اولین سالگرد ارتحال آن عالم وارسته گرامی میداریم.


برای مشاهده تصاویری از حضور  مقام معظم رهبری در بیت مرحوم شفق به سایت دوستم اقای ملاحسینی به نشانی www.kavirestan.ir  مراجعه فرمایید

میلاد امام زمان (عج) مبارک



اى کـشـتـى نـجات ! اینک گرفتاران امواج پرتلاطم دریاى فساد و ظلم و طغیان در انتظار ظهورت لحظه شمارى مى کنند.
اى روزنه امید! اینک اسیران زنجیر استعمار و گرفتاران استبداد، با انتظار روز رهایى از قـیـد اسـارت ظـلم ، دل خوش ‍ کرده و شبهاى ظلمانى و تاریک بیداد را به امید نور عدالت تو، سپرى مى کنند.
اى چـشـمـه سـار جـوشـان فـضـیـلت ! ایـنـک تـشنه کامان علم و دانش در انتظار جرعه اى از اقیانوس بیکران علم تو صف کشیده اند.
اى بهار آزادى ! اینک مظلومان و بیچارگان و ستمدیدگان چشمان خسته خود را به قطرات بارش ابر عدالت تو دوخته اند.
اى مایه امید، اى آرزوى دل اولیا، اى آنکه شبهاى تار انبیا به امید ظهورت رقم خورده .
اى آنکه خشم پرخروش ملکوتیان به یاد انتقامت ، فروکش !
و اى آنکه قلب پر خون على علیه السلام را تو مایه تسکین !
اى آنکه پهلوان شکسته زهراى اطهر علیهاالسلام را تو مرحم !
اى آنکه قلب شکسته حسن علیه السلام را تو درمان !
اى آنکه خون پاک شهیدان را تو منتقم !
اى آنکه بازوان به زنجیر کشیده اسیران را تو نوازش !
بیا! تا شکوفه هاى بهارى .....
به روى زیباى تو لبخند زند.
بیا! تا لاله هاى پرشور گلستان به یاد تو تبسم کند.
بیا! که سبزه زاران به خاطر جمال زیباى تو با طراوت شود.
بیا! که غنچه ها به یاد تو شکوفا گردد.
بیا! که بلبلان براى تو نغمه سر دهند.
بیا! که کاخ بیدادگران به دست تو ویران شود.
بیا! که ستم پیشگان ، به شمشیر انتقام تو کیفر شوند.
بـیـا! کـه پـرچم پرافتخار توحید به دست تواناى تو در سراسر گیتى به اهتزاز در آید.
بیا! که عدالت در لواى حکومت تو، بر روى ساکنان این کره خاکى ، سایه افکند.
اى آنکه از موسى برتر!
بـیـا کـه یـد بیضاى قدرت الهى را از آستین ملکوتیت برون آر و چشم خیره سران عالم را خیره ساز.
بـیـا! کـه بـا نـمـایـان کـردن اژدهـاى قـهـر خـداونـدى تـمـام جـادوى جـادوگـران قـرن را باطل ساز و مدعیان دروغین حقوق بشر را رسوا کن .
بـیا! که با فرو ریختن آتش خشم الهى بر سر ابر جنایتکاران ، همه ستم پیشگان را در شعله هاى غضب خداوندى را بسوزان و خاکستر آنان را بر باد ده تا مظلومان و بیچارگان و ستمدیدگان ، نفس راحتى کشند.
بـیا! که با غرق کردن قافله هاى بیدادگرى و استبدادگران در دریاى طوفانى سطوت و انتقام پروردگارى حزب حق و لشگر عدل ، مسرور و خندان گردد.
بیا! که شیفتگانت پروانه وار به طرف شمع وجودت چرخش کنند.


منبع: www.monjei.blogfa.com

سال گذشته را چگونه گذراندید.

انشاء طنز گونه یک دانش اموز ایرانی با عنوان« سال گذشته را چگونه گذراندید»

(به بهانه اعیاد شعبانیه)

قلم بر قلب سفید کاغذ می گذارم و فشار می دهم تا انشاء ام آغاز شود. سال گذشته سال بسیار خوب و پر برکتی بود. سال گذشته پسر خاله ام زیر تریلی یک چـــرخ رفـت و له گـــــــشت و ما در مجلس ترحیمش شرکت کردیم و خیلی میوه و خرما و حلوا خوردیم و خیلی خوش گذشت. ما خیلی خاک بازی کردیم. من هر چی گشـــــــــــــــــتم پــــسرخاله ام را پیــدا نکردم. در آن روز پدرم مرا با بیل زد، بدون بی دلیل! من در پارسال خـــیلی درس خواندم ولی نتـــوانستم قبول شوم و من را از مدرسه به بیرون پرت کردند. پدرم من را به مکانیکی فرستاد تا کـــــــــــار کـنم و اوســــــتای من هر روز من را با زنجیر چرخ می زد و گاهی وقت ها که خیلی عصبانی می شد من را به زمین می بست و دو سه بار با ماشین یکی از مشتری ها از روی من رد می شد. من خیلی در کارهای خانه به مـادرم کمک می کنم. مادرم من را در سال گذشته خیلی دوست می داشت و من را خیلی ماچ می کرد ولی پدرم خیلی حسود است و من را لای در آشـپزحانه می گذاشت. درســــــال گذشته شوهر خواهرم و خواهرم خیلی از هم طلاق گرفتند .در سال گذشته مـا به مسافرت رفتیم و با قطار رفتیم. مــن در کوپه بسیار پدرم را عصبانی کردم و او برای تنبیه من را روی تخت خواباند و تخت را محکـــم بست و من تا صبح همان گونه خوابیدم! پدرم در سال گذشته خیلی سیگار می کشید و مادرم خیلی ناراحت است و هــــــــی به من میگوید: کپی اوغلی، ولی من نمی دانم چرا وقتی مادرم به من فحش می دهــــــد، پدرم عصـبانی می شود! در سال گذشته ما به عـــید دیدنی رفتیم و من حدودا خیـــــلی عیدی جـمع کرده ام، ولی پدرم همه آن ها را از من گرفت و آنتن مـــــــاهواره ای خرید که بسیار بــد آموزی دارد و من نگاه نمی کنم .پــــــدرم در سال گذشته رژیم گرفته بود و هر شب با دوست هایش آب و ماست و خیار می خورند و می خندند، گاهی وقتا هم آب با چیپس و ماست موسیر! راستی یادم رفت پارسال ما با ماشین خودمان داشتیم میرفتیم مسافرت که داداشم می خواست پوست تخمه رو از پنجره بندازه بیرون که یهو یه تریلی از کنار ماشین رد شد و دست داداشم را از بازو قطع کرد و ما همگی خندیدیم. من خیلی سال گذشته را دوست دارم و این بود انشای من ...

مبعث رسول مکرم اسلام

اقرا باسم ربک الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک

الاکرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.

بخوان به نام پروردگارت که آفرید. همان که انسان را از خون بسته‏اى خلق کرد. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمى‏دانست، یاد داد.

مبعث مبارک

مبعث پیام آور وحی ، پیامبر نور ورحمت بر مسلمانان جهان مبارک باد

قسمتی از ترجمه دعای کمیل

به بهانه شب جمعه

 

خدایا ببخش آن گناهانی را که پرده عصمتم را می درد.

 

خدایا ببخش آن گناهانی را که بر من کیفر عذاب نازل می کند.

 

خدایا ببخش آن گناهانی را که در نعمتت را به روی من می بندد.

 

خدایا ببخش آن گناهانی را که مانع قبول دعاهایم می شود.

 

خدایا ببخش آن گناهانی را که بر من بلا می فرستد.

 

خدایا هر گناهی که مرتکب شده ام و هر خطایی از من سر زده همه را ببخش.

 

ای خدا من به یاد تو بسوی تو تقرب می جویم و تو را سوی تو شفیع می آورم و از درگاه جود و کرمت مسئلت می کنم که مرا به مقام قرب خود نزدیک سازی و شکر و سپاست را به من بیاموزی و ذکر و توجه حضرتت را بر من الهام کنی.

 

خدایا از تو مسئلت می کنم با سؤالی از روی خضوع و ذلت و خشوع و مسکنت، که کار بر من آسان گیری و به حالم ترحم کنی و مرا به قسمت مقدر خود خوشنود و قانع سازی و در هر حال مرا متواضع گردانی.

 

خدایا من از تو مانند سائلی در خواست می کنم که در شدت فقر و بیچارگی باشد و تنها به درگاه تو در سختیهای عالم عرض حاجت کند و شوق و رغبتش به نعم ابدی که حضور توست باشد.

 

ای خدا پادشاهی تو بسیار با عظمت است و مقامت بسی بلند است و مکر و تدبیرت در امور پنهان است و فرمانت در جهان هویداست و قهرت بر همه غالب است و قدرتت در همه عالم نافذ است و کسی از قلمرو حکمت فرار نتواند کرد.

 

خدایا من کسی که گناهانم ببخشد و بر اعمال زشتم پرده پوشد و کارهای بدم (از لطف و کرم) به کار نیک بدل کند جز تو کسی نمی یابم (که خدا این تواند).

 

خدائی جز تو نیست ای ذات پاک و منزه و به حمد تو مشغولم ستم نمودم به خودم و دلیری کردم به نادانی خود و خاطرم آسوده به این بود که همیشه مرا یاد کردی و بر من لطف و احسان فرمودی.

 

ای خدا ای مولای من چه بسیار کارهای زشتم مستور کردی و چه بسیار بلاهای سخت از من بگردانیدی و چه بسیار از لغزشها که مرا نگاه داشتی و چه بسیار ناپسندها که از من دور کردی و چه بسیار ثنای نیکو که من لایق آن نبودم و تو از من بر زبانها منتشر ساختی.

 

ای خدا غمی بزرگ در دل دارم و حالی بسیار ناخوش و اعمالی نارسا و زنجیرهای علایق مرا در بند کشیده و آرزوهای دور و دراز دنیوی از هر سودی مرا باز داشته و دنیا به خدعه و غرور و نفس به جنایت مرا فریب داده است.

 

ای خدای بزرگ و سید من به عزت و جلالت قسم که عمل بد و افعال زشت من دعای مرا از اجابتت منع نکند و به قبایح پنهانم که تنها تو بر آن آگاهی مرا مفتضح و رسوا نگردانی و بر آنچه از اعمال بد و ناشایسته در خلوت بجا آورده ام و تقصیر و نادانی و کثرت اعمال غفلت و شهوت که کرده ام (کرم کن و) زودم به عقوبت مگیر.

 

 

سرود زیبای مادر برام قصه بگو

 لینک سرود زیبای مادر برام قصه بگو قصه بابا رو بگو کاری از گروه سرود بچه های

آباده به بهانه روز پدر تقدیم به فرزندان شهید که پدرانشان با خون خود باعث سرافرازی و

سربلندی ایران عزیز شده اند.

 

http://www.4shared.com/get/31218988/5cd17c3/mmr-madar-ghese.html;jsessionid=6B4D0D6C07831E90E7DB4F2335614729.dc49