مناجات
الهی! راز دل گفتن دشوار است و نگفتن دشوارتر.
الهی! چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
الهی! ما همه بیچارهایم و تنها تو چاره ای و ما همه هیچ کاره ایم و تنها تو کاره ای.
الهی! چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم.
الهی! چون عوامل طاحونه چشم بسته و تن خستهام، راه بسیار می روم و مسافتی نمی پیمایم. وای من اگر دستم نگیری و رهاییام ندهی!
الهی! خودت آگاهی که دریای دلم را جزر و مدّ است،
« یا باسط» بسطم ده و «یا قابض» قبضم کن.
الهی! ناتوانم و در راهم و گردنههای سخت در پیش است
و رهزنهای بسیار در کمین و بار گران بر دوش.
«یا هادی، اهدنا الصراط المستقیم...»
الهی! از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمندهام،
از انس و جان شرمندهام، حتی از روی شیطان شرمندهام،
که همه در کار خود استوارند و این سست عهد ناپایدار.
الهی! وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم!
الهی! علمم موجب ازدیاد حیرتم شده است، ای علم محض و نور مطلق، بر حیرتم بیفزا!
الهی نامه آیت ا... حسن زاده آملی |